سی و پنج هفتگی
سلام کوچولوییه من
امروز 35هفته س که باهمیم....این هفته های اخر خیلی سخت میگذرن و دعا میکنم زودتر بگذرن...سنگینی.خستگی.بدن درد....مامانی رو عاصی کرده انتظار خیلی سختیه ولی هرموقع یاد لحظه دیدارت میافتم سختیا یادم میره و سعی میکنم قوی باشم و تحمل کنم... مادر شدن سختتر از اون چیزی هس که فکرشو میکردم..اخه همیشه مادر عروسکای رنگارنگی بودم که نه نفس میکشیدن نه تحرک داشتن ...مادر شدن سختترین اتفاق توی زندگی یه خانمه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی